نامه خطاب به پاپ اعظم فرانسیس

حضور عالی جناب پاپ اعظم فرانسیس  

رهبر کلیساهای کاتولیک جهان

با تقدیم احترام،

قبل از هر چیز، از اینکه به خودم اجازه داده ام به کاری که شاید مستقیماً به شخص من مربوط نباشد بپردازم، از حضورتان عذر خواسته و امیدوارم که به بزرگی خودتان پوزش مرا قبول بفرمائید، لازم است در بدو امر عرض کنم اگر در متن این دستخط جسارتاً به نکاتی اشاره کرده ام، علتش برداشت و شناختی میباشد که تا کنون نسبت به محسنات انسانی جنابعالی دستگیرم شده که گویای این میباشد که اولاً انسانی خودساخته هستید که گرم و سرد روزگار را چشیده اید و کاملاً با مشکلات زندگی انسانهای دردمند آشنائی دارید و ضمناً در زمینه های مختلف مواقعی که لازم شده انسانی با شهامت و قاطعی بوده اید. تا آنجا که شواهد نشان داده از زمانیکه بسمت پاپ اعظم انتخاب شده و این مسئولیت را پذیرفته اید عملاً نشان داده اید که خیلی با کسانیکه قبل از جنابعالی این مسئولیت بعهده شان گذاشته شده فرق داشته اید. بهمین خاطر هم هست که توانسته اید به خیلی ها امید ببخشید و باعث دلگرمی آنان شده اید. در واقع با این راه و روش انسانی که پیش گرفته اید تا کنون توانسته اید در انظار عمومی بسیار اثرات مثبت و نام نیکی از خود باقی بگذارید.

جناب پاپ اعظم،

سالهاست که هواداران حضرت مسیح بخصوص معتقدین کلیسای جهانی کاتولیک بخاطر برخورد زشت و دور از اخلاق و آزار جنسی از جانب افراد وابسته به کلیسا با کودکان معصومی که با اعتماد و اعتقاد به کلیسا و حضرت مسیح به طرق مختلف بخدمت گذاری در آمده بودند روز شماری میکردند تا شخصی همچون شما در رأس واتیکان قرار گیرد که در مقابله با این فجایع قاطعیت نشان

دهد، تا اینکه اخیراً با همت جنابعالی اقدام به تشکیل جلساتی با شرکت تعداد زیادی از بیشوف ها انجامید.

متأسفانه نتایج حاصل از این جلسات آنچنان که مردم سراسر دنیا به آن چشم دوخته و انتظار داشتند پاسخگو نبود.

بخصوص کسانیکه در طول این سالها مستقیماً از این بابت با صدمات شدیدی روبرو شده بودند.

متأسفانه شخص من هم که فردی از آن مردم هستم، انتظارم برآورده نشد. در واقع یک راه کار عملی و امیدوارکننده که بتواند در آینده مانع از این حوادث شود تا به امروز منعکس نشده، در واقع در آینده همچنان این خطر که این نوع حرکات تکرار شود وجود خواهد داشت و هیچ نوع قدمی که مانع از انحراف کارکنان کلیساها، حال هر سمتی میخواهند داشته باشند، در نظر گرفته نشده.

حال اگر بخواهیم به تمام جوانب و علل اینکه چگونه این نمایندگان حضرت مسیح در طول این سالها از کنترل خارج شده و بخاطر ارضای خویش در بیش از چندین هزار مورد اقدام به کارهای زشت نموده و باعث سرشکستگی و بدنامی کلیسای جهانی کاتولیک شده اند بپردازیم، تنها یک راه بنظرم میرسد که شاید بتواند کارساز باشد.

اولین قدم مهمی که واتیکان، در واقع شخص جنابعالی که در رأس کلیسای کاتولیک قرار دارید، باید بردارید میبایست هر چه زودتر مثل خیلی از ادیان دیگر نسبت به حذف قانونی که نزدیک به دو هزار سال پیش برخلاف خواست خدا و حضرت مسیح در مورد خلقت انسان نسبت به ممنوعیت حق ازدواج کارکنان کلیسا وضع شده است، اقدام فوری صورت گیرد.

تا روزی که کارکنان و وابستگان به کلیسا که محروم از حق تأهل هستند، حال جنس مذکر میخواهد باشد و یا مؤنث فرق نمیکند، در هر صورت خطر انحراف و خروج از کنترل وجود دارد. چون جلوگیری از این تمایل انسانی در مورد رفع شهوت که خدا به انسان داده که در ساختار وجود یک انسان بخاطر تولید نسل بشریت پیشبینی شده بخصوص در مورد انسان های ضعیف تا حدی غیر ممکن است. بارها تجربه شده و شاهد آن بوده ایم که متأسفانه منجر به رخداد حوادثی شده که انسان از گفتنش شرم دارد. در تکمیل و کمک به راه کار اول که اجازه اختیار همسر به وابستگان کلیسای کاتولیک میباشد، تشکیل کلاس های آموزشی و روانشناسی میتواند خیلی قابل اهمیت باشد. نشان دادن فیلم های مختلف و یادآوری نسبت به مجازات هائی که پیشبینی شده نسبت به افرادی که تحت تأثیر تمایلات جنسی خود قرار گیرند منجر به اذیت و آزار دیگران بخصوص کودکان حال به هر نوعی که میخواهد باشد شود.

حضرت پاپ اعظم،

با توجه به این راه کاری که بطور خیلی خلاصه در بالا به آن اشاره شد چنانچه جنابعالی بتوانید از عهده این کار پراهمیت و حیاتی برای کلیسا بربیائید و آنرا به مرحله اجرا بگذارید مطمئناً از چشم پروردگار و مخلوقاتش پنهان نخواهد ماند و نام شما همیشه بنیکی در تاریخ جهان بخصوص واتیکان

به ثبت خواهد رسید و بار دیگر کلیساها میتوانند از آبروی لازم برخوردار و اعتماد مردم را بدست بیاورند.

حال اگر اجازه بفرمائید میخواهم در مورد مسئله مهم دیگری از حضور جنابعالی کمک بطلبم که مربوط میشود به موقعیت خطرناک جو سیاسی فعلی سرتاسر جهان که اخیراً بسیار پیچیده و تاریک بنظر میاید. با توجه به خلق و خوی منحرف دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی آمریکا که با برنامه ریزی نتانیاهو و پوتین به این مقام رسیده و بخاطر اهدافی که در واقع برعلیه آمریکا و اتحادیه اروپا و سایر نقاط در پیش دارند از نامبرده حمایت بعمل میاورند تا کنون نه تنها با ساختار گروه های تروریستی همچون داعش (IS) سعی در از بین بردن پایه و اساس زندگی و ریشه تاریخی توده های مردم سرزمین های اسلامی همچون لیبی و سوریه و عراق و غیره نموده اند که نفع آن در درجه اول نصیب دولت اسرائیل شده، ضمناً در زمینه تضعیف و از هم پاشی اتحادیه اروپا از طرق مختلف بخصوص نا امنی و تقویت گروه های دست راستی فاشیست هم  بیکار ننشسته و ادامه به توطئه مینمایند.

چرا باید قوم یهود در سرتاسر جهان بخاطر جاه طلبی بیش از حد و سیاست غلطی که امثال نتانیاهو و چند تنی دیگر که ظاهراً خود را یهودی میدانند (همچون خمینی و خامنه ای ها که خود را مسلمان قلمداد کرده اند) چوب طمع و زیاده خواهی های این قبیل افراد را بخورند؟

رئیس جمهور آمریکا دونالد ترامپ که قاعدتاً باید از نظر اخلاقی و برخوردش نمونه و سرمشق برای دیگران باشد. متأسفانه نشان داده که انسان فاسدی است که بارها متهم به بدترین اعمال زشت شده. حال با توجه به وضع درامی که مردم روی زمین با آن روبرو هستند مطمئناً شخصیتی همچون جنابعالی نمیتوانید نسبت به آن بی تفاوت باشید. بنابر این نه تنها در رفع مشکلات داخلی واتیکان میتوانید نقش بسزائی داشته باشید بلکه نسبت به سر و سامان دادن به وضع سیاسی جهان هم اگر چه مستقیماً در اختیار جنابعالی قرار نگرفته ولی با تمام اینها میتوانید قدم های بسیار مثبتی بردارید. در واقع پرچم مبارزه با ظلم و ستمی که به توده های مردم بیگناه روا میدارند را بدست بگیرید.

حتما مطلع هستید که در میان خیلی از معتقدان دین اسلام هم همچون نگارنده کسانی هستند که چهل سال آزگار بخاطر دفاع از حقوق همنوعان خود نمیتوانند به وطنشان برگردند.

حکومت به اصطلاح جمهوری اسلامی ایران که در واقع از خارج مرزهای ایران با یک توطئه بسیار کثیف بمرحله اجرا گذاشته و به ملت ایران تحمیل شد چهل سال آزگار بنام اسلام بلائی بر سر شهروندان ایرانی و دیگران آورده که قابل تصور نیست و امروز من مسلمان متوسل میشوم به جنابعالی که نماینده حضرت مسیح هستید و عاجزانه طلب کمک مینمایم و نظریاتم را با شما در میان میگذارم.

چرا باید ملت ایران، با آن سابقه تاریخی کهن و پر افتخار که از یک روحیه تولرانت برخوردار است و همیشه همزیستی مسالمت آمیز با همه ادیان و فرقه های دیگر را رعایت کرده، امروز با تمام ثروتی که کشورش دارد با فقر و خفت به زندگی بپردازد؟

چرا باید هر آن بیم از آن داشته باشد که کشورش مورد حمله قرار گرفته و به یک جنگ خانمانسوز کشیده شود؟

در خاتمه باید با احترام بسیار با تمام وجود از جنابعالی تمنا کنم به نکاتی که در بالا به آن اشاره شده اگر جسارتی نباشد توجه فرموده و چنانچه مورد قبول واقع گردید در مورد به اجرا گذاشتن آن دستورات لازم را صادر بفرمائید.

ضمناً یک نسخه از کتابی که با همت همسرم یوستینه هارون مهدوی در سال ٢٠٠٦ به رشته تحریر و در نمایشگاه کتاب لاپزیگ با نام «بدون شوهرم هرگز» معرفی شده حضورتان تقدیم نموده ام. این کتاب حاوی بیوگرافی ٥٣ سال زندگی یک بانوی کاتولیک آلمانی با همسر مسلمان ایرانیش میباشد که در دو مرحله بسمت شهردار شهر مشهد، یکی از پنج شهر مقدس مسلمانان جهان، انتخاب شده بود که این خود نشانۀ تُلرانس در ایران میباشد.

( آلمان – مونیخ 26 ماه می 2019 (5 خرداد ماه 1398

شهردار سابق مشهد – مسعود هارون مهدوی